رهیافت

نقد نوشته های مصطفا فخرایی

رهیافت

نقد نوشته های مصطفا فخرایی

پریان دریایی نقطه عطفی دیگر در کار های علی باباچاهی/اکبر قناعت زاده

به نقل از :وبلاگ شقایقان رود(آقای حمیدرضا گشمردیhttp://gashmardi.blogfa.com/post-29.aspx )    


                                              سنگ که تنها بماند

                                              تکثیر هم نمی شود    

                                         بزی که زنگوله به پا دارد

                                       تنهاییش را به هدر می دهد

                                             رابعه هر چه عاشق تر

                                         راهبه ها تنها تر می شوند

 

 

استاد علی بابا چاهی ، آخرین مجموعه شعرش را که (( فقط از پریان دریایی زخم زبان نمی خورد )) با این مضمون به من هدیه داد (( با علاقه و احترام برای حمیدرضا گشمردی عزیز ، همشهری ، همراه ، هم کلمه و یار این حوالی )) که از ایشان کمال تشکر را دارم .

می خواستم مطلبی در مورد این کتاب که واقعا نقطه عطفی در ادبیات شعری ایران است را بنویسم، که نقدی بسیار موجز وزیبا و عمیق از دوست عزیزم آقای اکبر قناعت زاده به دستم رسید که عینا همان را به عنوان نقد کتاب می گذارم .

پاره ای از منتقدین ما در نقد ها یی که در شعر امروز ارائه داده و می دهند عموما نحوستیزی های غیر حرفه ای و تفننی در شعر را صبغه ای پست مدرنیستی به شمار می آورند . قبل از هر چیز باید بگویم که اصولا آثار و تالیفاتی هم که در آنها نشانه هایی از پست مدرنیسم دیده می شود لزوما نمی توانند نشانه برتری و بهتری به حساب بیایند. اما این گونه نحو گریزی های فرموله شده و گسسته نگاری های بی جا و بی دلیل (( تاکید می کنم بی دلیل )) به جهت عدم بستر سازی مناسب که به طور ناگهانی و غیر منتظره وارد شعر می شود می تواند به هر نوشتاری آسیب جدی برساند.

 

حتی بدنه شعری خوب را هم  مثله و شقه شقه کند تا شاید شنونده ای غیر حرفه ای و مرعوب از خود بپرسد که این مولف زنده یا مرده که بود؟ واین که خواندم چه بود ؟ چرا که متن نتوانسته حرف (( شعر )) خود را در هوش و گوش مخاطب (( حتی خاص )) فرو کند .

این نحو بازی ها یا بهتر بگویم زبان بازی ها که عموما از دهه هفتاد به این طرف دامن گیر شعر امروز شده است تدریجا وجاهت خود را از دست داده یا خواهند داد .

ملای روم گفت: کل عمر نحوی ها فناست / چونکه کشتی غرق در گرداب هاست.

منوچهری دامغانی چندین قرن پیش از این به طور شگفت انگیزی با این جور بازی ها ، بازی بازی پیاله بازی کرده است . خیزید و خز آرید که ...  مولانا هم در مثنوی / تو دق دق و من حق حق  تو هی هی و من هوهو .

و اما این حکایت را بدان آوردم که شیخ ما گفت .

در شعر های علی بابا چاهی  علی الخصوص در دو کتاب اخیرش «پیکاسو در آب های خلیج فارس » و «فقط از پریان دریایی زخم زبان نمی خورد »مولفه هایی از این دست پیش از آن که یک نشانه یا فرمول باشد یک وضعیت است . وضعیتی که در آن نقش طنز – نقیضه- گروتسک- اروتیزم نرم – بازی های زبانی (( معاشقه با کلمات )) کاملا جزء لاینفک و درونی شعر ها گردیده است که در واقع نوعی مکاشفه درونی است با مولفی که زنده یا مرده در متن فوران پیدا کرده و تلاش می کند ذهن مخاطب را به فضاهای حلقوی – افشان و گسسته پیوسته ای بکشاند که بر خواسته از غنای ذهنی و زبانی باباچاهی از ادبیات کلاسیک و خرده روایت های عامیانه ، بومی شده آمیخته با تغزلی منحصر به فرد است .

اما تو هزار و یک پیچ و مهره / خورده ریزه ریخته بودی روی میز که / کلیلم محک رفتن / پریان دریایی ص86 .

بعد عاشق مانکنی پیر می شود که زیر چشمش پف پفکی – غبغبش افتاده – رگ های دستش بیرون زده و قوزک پایش هم درد می کند .او مانکن را با هزار نازو نوازش پشت ویترین به نمایش می گذارد نه به قصد فروش .

این جوان دوازده صدو بیست ساله عشقی یک طرفه را با مانکن پشت ویترین آغاز می کند – که خود به نوعی خاطره دلبرکان غمگین گابریل گارسیا مارکز یا زن اثیری بوف کور هدایت را در ذهن متبادر می سازد .

و دکوراتور گفت فروشیدنی نیست / روسری آبی چقدر به سر و صورتش می آید / که آمده باشد / ناخن ها یش را نه لاک زده بود / کولاک می کرد ، مو ها و ابرو هایش که از سفید ترید سفید ترند /

یادته یادته یادته (( از یک ترانه کوچه بازاری )) پریان دریایی ص 117 .

فاظله گیری های مداوم و مکرر باباچاهی از من شعری خود که در واقع از « نم نم بارانم » شروع شده بود در  « عقل عذابم می دهد » و « رفته بودم به صید نهنگ » نیز ادامه پیدا می کند تا برسد به « پیکاسو در آب های خلیج فارس » و «فقط از پریان دریایی ...» که می تواند نقطه عطفی دیگر در کارهای علی بابا چاهی به شمار بیاید .

این تغییر آهنگ و جا به جایی ها علی بابا چاهی و شعرش را در وضعیتی دیگر گونه و متمایز قرار داده است . لذا می توان او را به درستی جزو معدود شاعران چند مرحله ای به شمار آورد به همین دلیل است که !!

گفتند برای فیل بودن هم دلیل کافی لازم است / و تو گذاشتی جلوشان دلیلی که متحرک بود / کاتب نوشت : دیدند و پسندیدند / راوی گفت : نمی دانم فیل / همان فیل / زیپ خرطومش را بالا کشید یا نکشید ؟ کشید یا نکشید ؟ پریان دریایی ص 66 .

عاشقی هم لغتی است که از مورچه و مار لگد می خورد / صورت ازلی در بطری آب معدنی بغلی / بغلش کن / بغلت می کند / پریان دریایی ص 102.

اکبر قناعت زاده

اسفند 88

 

                   

نظرات 2 + ارسال نظر
.:: علی ::. سه‌شنبه 25 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 01:47 ب.ظ http://norouzshop.mihanblog.com

^^^^^^^^^^^^^^^^#####^^^^####^^^^^^
^^^^^^^^^^^^^^#^#^#^^^^#^^^^^#^^^^^
^^^^^^^^^^^^^#^#^^#^^#^^^^^#^^#^^^^
^^^^^^^^^^^^^#^#^#^#^#^^^##^^^#^^^^
^^^^^^#^^^^^#^^^#^#^#^####^^^#^^^^^
^^^^^^##^^^^#^^^#^#^^^^#^^^#^#^^^^^
^^^^^^###^^^^#^^^#^#^^^#^^#^^^#^^^^
^^^^^^#####^^^#^^#^^#^^##^^^^^#^^^^
^^^^^^^#####^^^############^^##^^^^
^^^^^^^^^^##^^^^##^^^^######^^^^^^^
^^^^^^^^^^^##^^###^####^^^^^^^^^^^^
^^^^^^^^^^^#####^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
^^^^^^^^^^###^^^^####^^^^^^^^^^^^^^
^^^^^^^^^##^^^^^^^#####^^^^^^^^^^^^
^^^^^^^^##^^^^^^^^^^####^^^^^^^^^^^
^^^^^^^##^^^^^^^^^^^^###^^^^^^^^^^^

سلام دوست گرامی

وب خیلی خوبی داری [قلب][گل][گل]

همین جور داشتم برای خودم تو نت میگشتم وب قشنگت رو دیدم[قلب]

کارت خیلی خوبه بهت تبریک میگم[گل]

یه سر به وبلاگ من هم بزن اگه خواستی و دوست داشتی بگو تا لینکت کنم

منتظرم ها

یادت نره

http://norouzshop.mihanblog.com

اکبر قناعت زاده سه‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 03:31 ب.ظ http://ghanaatzade.blogfa.com

آقای فخرایی با درود فراوان؛ وبلاگتان را مشاهده کردم- رهیافتم. وبلاگ من ghanaatzade.blogfa.com و ایمیل akbar.ghanaatzade@gmail.com سری به ما بزنید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد